فروشگاه اینترنتی صنایع دستی چرم نیما
فروشگاه اینترنتی صنایع دستی چرم نیما
Leather Craft Shop Nima

در مسابقه تنگ كردن و تجاوز به عرصه اين بناي تاريخي پيش از آنكه روستاييان خانه‌هاي خود را به 200متري آن نزديك كنند اين اداره برق منطقه بود كه چند سال پيش با به زمين نشاندن تيرهاي چراغ برق در فاصله چهارمتري بنا مقام نخست را در برهم‌زدن حريم اين محل به خود اختصاص داد و البته تذكري نيز از سوي هيچ مرجعي دريافت نكرد.

 

صدرا محقق
آرامگاه كوروش كوچك يا گور دختر، فرقي نمي‌كند، سازه‌اش درست مشابه آرامگاه كوروش كبير است، تماما با سنگ ساخته شده و اندازه‌اش كوچك‌تر از آرامگاه كوروش است اما قدمتش به همان زمان دوران هخامنشيان برمي‌گردد. 
اين سازه هخامنشي زيبا از معدود بناهايي است كه مشابه آرامگاه كوروش بزرگ در پاسارگاد ساخته شده. دكتر شاپور شهبازي از باستان‌شناسان بزرگ كشور معتقد بود اين آرامگاه به كوروش كوچك تعلق دارد. بوميان و روستاييان اطراف اما آن را به نام گور دختر مي‌شناسند. گور دختر در سال 1376 با شماره 1897 در فهرست آثار ملي ايران به ثبت رسيده است. 
از سويي بر اساس قانون هرگونه دخل و تصرف در حريم آثار ثبت‌شده در اين فهرست تا شعاع صدمتري جرم محسوب مي‌شود. اين قانون اما براي گور دختر معناي خاصي ندارد، چرا كه خانه‌ها و تجهيزات روستاييان در دشت «ميانكوهي پشت پَر» در تنگ ارم دشتستان لحظه به لحظه عرصه را بر بناي «گور دختر» يا آن‌گونه كه برخي باستان‌شناسان معتقدند آرامگاه «كوروش كوچك» تنگ كرده و حريم قانوني اين بنا در محاصره ساخت و ساز قرار گرفته است به گونه‌اي كه روستاييان منطقه، اطراف اين آرامگاه به ساخت و ساز خانه براي خود و آغل براي گوسفندان‌شان اقدام كرده‌اند.


http://img.irna.ir/1390/13900825/30666000/30666000-1902716.jpg

حلقه محاصره تنگ‌تر می‌شود
حلقه محاصره بر اين بناي هخامنشي هرلحظه هم تنگ‌تر و تنگ‌تر مي‌شود، با اين حال ميراث فرهنگي استان بوشهر كه وظيفه محافظت از اين بناي تاريخي را بر عهده دارد تاكنون اقدام خاصي براي رعايت و حفظ حريم آن نكرده است. 
در عوض گفته مي‌شود روستايياني كه خانه‌هايشان را در همسايگي اين بنا برپا كرده‌اند و لحظه به لحظه متر به متر به آن نزديك‌تر مي‌شوند خود وظيفه حفاظت از آن را بر عهده دارند. البته آن‌گونه كه شاهدان عيني اين آرامگاه هخامنشي به شرق گفته‌اند حساسيت اين روستاييان براي نگهداري از اين بنا به ويژه در شرايطي كه ميل بيمارگونه‌اي در برخي از هموطنان براي تخريب و غارت آثار تاريخي شايع شده، در نوع خود مثال‌زدني است. 
با اين همه اما طبيعتا شيوه محافظت افراد روستايي منطبق بر اصول كارشناسي و علمي محافظت از آثار تاريخي نيست، نشان به آن نشان كه در اين ميان رعايت حريم منظري اثر به هيچ‌وجه جدي گرفته نشده است.
هم‌اكنون خانه‌هاي روستاييان پشت پَر در تنگ ارم به چندمتري اين بناي زيباي بازمانده از عهد هخامنشيان رسيده و اگر وضع بر همين منوال ادامه يابد بعيد نيست چندي ديگر آرامگاه كوروش كوچك در ميان انبوهي از خانه‌هاي روستايي ناپديد شود.
 
دشتی که روستا شد
اين دشت تا حدود 20 سال قبل كاملا خالي از سكنه بود و تنها در فصل‌هاي گرم سال ميزبان عشايري بود كه براي گذران تابستان‌هاي گرم جنوب به اين منطقه كوچ مي‌كردند، با گذشت زمان و رخ بر بستن فرهنگ كوچ و كوچروي، عشاير يك‌جانشين شدند و چه جايي بهتر از اين دشت زيبا و خوش‌آب و هوا.
پس از استقرار و اسكان بي‌ضابطه عشاير و كوبيده شدن اولين كلنگي كه با نيت ساخت خانه در اين محل بر زمين خورد خدمات‌رساني از جمله برق و آب به اين روستا آغاز شد و همين مساله روز به روز بر جميعت روستا اضافه كرد. در اين ميان اما اداره ميراث فرهنگي استان بوشهر كه از وجود اين آرامگاه در دل اين دشت مطلع بود اقدام خاصي براي محافظت از حريم اثر در برابر ميل خانه‌سازي روستاييان نكرد. جالب آنكه در مسابقه تنگ كردن و تجاوز به عرصه اين بناي تاريخي پيش از آنكه روستاييان خانه‌هاي خود را به 200متري آن نزديك كنند اين اداره برق منطقه بود كه چند سال پيش با به زمين نشاندن تيرهاي چراغ برق در فاصله چهارمتري بنا مقام نخست را در برهم‌زدن حريم اين بنا به خود اختصاص داد و البته هيچ تذكري نيز از سوي هيچ مرجعي دريافت نكرد. 
مي‌توان گفت افزايش ساخت و ساز در اطراف گور دختر تنها نتيجه بي‌توجهي به اين محوطه و عدم نظارت بر وضعيت آن است زيرا براي جلوگيري از تجاوز به حريم آن در دشت وسيعي كه مي‌توان به راحتي ساخت و ساز روستاييان در آن را به هر سمتي سوق داد كار سخت و ناممكني نيست. اما اين كار صورت نگرفت تا همسايگان محلي گور دختر هر روز به آن نزديك‌تر شوند.
 
وقتي گور دختر كشف شد
براساس منابع موجود گور دختر را ابتدا يك باستان‌شناس بلژيكي به نام «لويي واندنبرگ» در سال 1339 خورشيدي كشف كرد. واندنبرگ خود معتقد بود گوردختر قبر «چيش پيش» يا كوروش اول (جد كوروش كبير) است اما گمانه‌ها در مورد اين بنا فراوان است. وجود آرامگاه «ماندانا» مادر كوروش و «آتش سا» دختر كوروش برخي ديگر از گمانه‌ها درباره اين بنا هستند. 
معماري بناي گور دختر درست مشابه آرامگاه كوروش در پاسارگاد اما در مقياسي كوچك‌تر است. كل بنا از ‌‌٢٤ قطعه سنگ در ابعاد مختلف ساخته و به‌وسيله بست‌هاي دم چلچله‌اي به يكديگر متصل شده‌اند. در ساخت اين بنا مانند ديگر سازه‌هاي ساخته‌شده توسط معماران هخامنشي هيچ‌گونه ملاتي به كار نرفته است. بر بالاي اين مقبره قسمتي فرورفتگي شبيه به يك قاب وجود دارد كه احتمالا جايگاه قرار گرفتن كتيبه‌اي مربوط به آن بوده است. ارتفاع واقعي بنا چهار متر‌و‌نيم است و در درون اتاقك بنا حوضچه كوچكي وجود دارد.


مرمت اصولی
خوشبختانه گور دختر در اوايل دهه 80 از سوي يك تيم مرمت آثار تاريخي به سرپرستي «حسن راهساز» به صورتي ويژه مرمت و احيا شد كه بنا به گفته كارشناسان اين پروژه از جمله كارهاي موفق اين تيم مرمت بوده است.
مرمت‌گران گور دختر براي مرمت و احياي آن تمام 24 قطعه سنگ بنا را پياده كرده و برخي قطعات آن را كه دچار رانش و جابه‌جايي يا ناپديد شده بودند اصلاح يا با قطعات جديد سنگ جايگزين كردند. بر اساس اصول كارشناسي بايد در مرمت بناهاي باستاني تفاوت قطعات جديد با قطعات اصلي بنا معلوم باشد كه اين اصل در مرمت بناي گور دختر به خوبي از سوي تيم مرمت رعايت شده بود. پيش از شروع كار يك مستند‌نگاري كامل نيز از همه اجزاي بنا صورت گرفت و پس از آن كار مرمت آغاز شد كه نتيجه خوبي نيز در پي داشت.
 
کوروش کوچک تنها نیست
با توجه به احياي گور دختر در آن زمان و وجود آثار تاريخي در محوطه اطراف مسوولان ذي‌ربط مي‌توانستند در صورت استفاده درست از ظرفيت‌هاي اين محوطه پراهميت تاريخي آن را در فهرست آثار جهاني يونسكو به ثبت برسانند اما تاكنون اين مساله تحقق نيافته و با توجه به شرايط جديد و تجاوزهاي صورت‌گرفته به حريم گوردختر بايد خيال ثبت جهاني آن را از سر بيرون كرد. 
سازه بناي تاريخي گور دختر به دليل شباهت به آرامگاه كوروش بزرگ هخامنشي به آرامگاه كوروش كوچك معروف است. اين آرامگاه سنگي در سال 1376 با شماره 1897 در فهرست آثار ملي ايران به ثبت رسيد. 
البته هخامنشيان در برازجان تنها گور دختر را از خود به يادگار نگذاشته‌اند و علاوه بر آن «چرخاب» متعلق به كوروش در يك‌كيلومتري جنوب غرب برازجان و كاخ «سنگ سياه» و كاخ «بردك سياه» در دشتستان نيز بناهايي مربوط به اين دوره از تاريخ در اين سرزمين هستند. اما گور دختر در مقايسه با اين سه كاخ تنها بنايي است كه همچنان سرپا مانده است.
مجدالدين رحيمي كارشناس ميراث فرهنگي و رشته مرمت و احياي بناها و بافت‌هاي تاريخي در اين‌باره به خبرگزاري ميراث مي‌گويد: «بنياد مسكن استان بدون توجه به اين دشت تاريخي اجازه توسعه و رشد اين آبادي را صادر كرده است، مدرسه‌سازي و جاده‌سازي و ديگر زيرساخت‌هاي لازم در اين دشت احداث شده و همين امر موجب آن شده دشتي كه تا 20 سال پيش خالي از سكنه بود آرام آرام در حال تبديل شدن به روستايي پرجمعيت است.»
وي مي‌افزايد: «در يكي از همين اقدام‌ها در فاصله پنج متري پشت بناي گور دختر يك تير چراغ برق نصب شده، در حالي كه براساس قانون هرگونه ساخت و ساز و احداث بنا و اثر جديد در حريم آثار تاريخي ثبت ملي ممنوع است. در اقدامي ديگر متاسفانه اداره ميراث فرهنگي بوشهر فردي را كه در نزديكي و فاصله 20متري بنا اقدام به ساخت خانه و آغل گوسفندان كرده است براي محافظت از بنا استخدام كرد. در حالي كه ساخت و سازهاي انجام‌شده بيشترين آسيب‌ها را به حريم منظري بنا وارد كرده است.»


بنا بر گفته رحيمي دشت محل واقع شدن بناي گور دختر در دوره ساسانيان به يك شهر تبديل شد كه به شهر تاريخي «قندگيان» معروف است، علاوه بر اين باستان‌شناسان بزرگي مانند ريچارد فراي نيز در باب اهميت‌هاي اين دشت و اين آرامگاه مقالاتي نوشته‌اند. در همين حال هر روز بر جمعيت اين روستاي كوچك افزوده شده و ميزان ساخت و سازها در آن نيز بيشتر مي‌شود. به نظر مي‌رسد اگر اداره ميراث بوشهر براي رعايت قوانين مربوط به آثار واردشده در فهرست ثبت ملي پافشاري نكند به زودي ساخت‌وسازها تا ديوار به ديوار اين بنا نيز خواهد رسيد.
 
آرامگاه هخامنشی بدون محافظ
بر اساس مشاهدات گردشگران نوروزي امسال كه سختي سفر به اين منطقه و ديدن اين اثر تاريخي را به خود هموار كرده‌اند وضعيت گور دختر به نسبت سال‌هاي قبل هم بدتر شده است.
در همين رابطه فريد ثاني عكاس و وبلاگ‌نويس كه چندي پيش براي ديدن گور دختر رفته بود در اين‌باره گفته است: در كشورهاي همسايه و برخي از كشورهاي در حال توسعه كه به‌دنبال نمايش قدمت و تمدن خود هستند، شايد اگر كلبه خرابه‌اي با 200سال قدمت پيدا كنند آن را هم تبديل به يك مكان گردشگري و شناسنامه قدمت آن سرزمين بكنند، اما در جنوب ايران در مرز استان‌هاي فارس و بوشهر و اطراف شهرستان تنگ ارم، مقبره‌اي وجود دارد به اسم گور دختر منتسب به خواهر بزرگ يا مادر كوروش بزرگ.


مسلما قدمت اين بنا حدود 2500 سال است، با اين حال اما پيدا كردن اين مقبره باستاني بسيار سخت است! زيرا اين مقبره در يك روستاي كوچك ميان خانه‌هاي روستايي و بدون هيچ‌گونه محافظتي رها شده و هيچ‌گونه حصار، دورچين، جدول يا حتي سيم‌خاردار هم اطراف آن نيست. شما مي‌توانيد با خودرو خود تا كنار آن برويد يا اگر دقت نكنيد به آن برخورد كنيد چون چراغي هم براي روشنايي آن وجود ندارد. تير برق روستا در سه‌متري آن فرو رفته و اصلا انگار كه اين بنا وجود ندارد. 
اين وبلاگ‌نويس مي‌افزايد: «شايد بهتر بود اداره ميراث فرهنگي استان بوشهر و سازمان ميراث فرهنگي گوشه چشمي هم به اين مقبره 2500ساله منسوب به خانواده بنيان‌گذار كشور ايران مي‌كرد تا هم رسالت اصلي خود (حفظ ميراث فرهنگي) را انجام داده باشد هم به توسعه گردشگري آن محل كمكي كرده باشد. البته اگر قرار باشد با بدسليقگي دور آن ديوار زشتي بكشند و منظره آن را هم خراب كنند و با جذب مردم زباله اطراف آن بريزند، بهتر است اصلا كاري نكنند ولي اين شرايط براي من به عنوان يك عكاس اصلا بد نشد زيرا طبق قانوني عجيب، ماموران ميراث فرهنگي با ديدن دوربين مقداري بزرگ‌تر از كف دست، مزاحم عكاس شده و عكاسي را از بناهاي تحت پوشش ميراث ممنوع اعلام مي‌كنند! اما در اين محل هيچ‌كس نبود و من به‌راحتي از مقبره عكاسي كردم، شايد خداي نكرده فردا در تاريكي شب كاميوني به اين مقبره برخورد كرد و عكس‌هاي من آخرين عكس‌هاي ثبت‌شده از اين بنا بودند.» تاكنون توجه به آرامگاه كوروش كوچك آن‌گونه كه شايسته است نه در ميان متوليان سازمان ميراث فرهنگي كشور و نه در رسانه‌ها مورد توجه قرار نگرفته است، با اين حال اين بناي تاريخي و ارزشمند در دل دشت «ميانكوهي پشت پَر» در تنگ ارم بوشهر در خلال بي‌توجهي‌ها در حلقه خانه روستايياني كه همسايه‌اش شده‌اند روزگار مي‌گذراند. تنها هرازگاهي گردشگران و علاقه‌منداني كه به سختي و مشقت به اين منطقه مي‌رسند و از مشكلات و آسيب‌هايي كه آن را تهديد مي‌كند، عكسي تهيه و منتشر مي‌كنند تا شايد حساسيتي را در كسي‌ برانگيزند.


البته اين وبلاگ‌نويس كه به تازگي از گوردختر بازديد كرده است نوشته شايد بايد خوشحال بود كه هنوز متوليان امور ميراث كشور براي ساماندهي اين اثر تاريخي دست به كار نشده‌اند، چرا كه تجربه ثابت كرده در پاره‌اي مواقع گذاشتن آثار تاريخي به حال خود و دست طبيعت بهتر و مفيد‌تر از سپردن آنها به دست پروژه‌هاي مرمتي و حفاظتي غيركارشناسي و غيراصولي باشد.



.: Weblog Themes By LoxBlog :.

تمام حقوق اين وبلاگ و مطالب آن متعلق به صاحب آن مي باشد.